نمایش موزیکال در یک کلام داستان سرایی به زبان موسیقی است. در یک داستان ، شخصیتها و مضامینی با موسیقی تعریف می شوند .
برای اینکه داستانی زنده شود ، باید گفته شود. برخی از داستان ها توسط یک راوی روایت می شود ، در حالی که برخی دیگر توسط بازیگرانی اجرا می شود که هر کدام نقشی را ایفا می کنند. وقتی یک اثر انفرادی مینوازیم، مانند یک راوی هستیم که داستان را تعریف میکند. وقتی با نوازندگان دیگر هم نوازیم ، هر کدام شبیه به یک بازیگر روی صحنه است.
برای نمایش موزیکال به دو چیز اساسی نیاز داریم. اول از همه، ما باید به زبان موسیقی صحبت کنیم. برای گفتن یک داستان، باید به زبانی صحبت کنیم و موسیقی نوعی زبان است . ممکن است به معنای واقعی کلمه یک “زبان” نباشد – ممکن است معیارهای “زبان” توسط اساتید زبان شناسی را برآورده نکند اما دارای دستور زبان، عطف، بیان، عبارات و جملات است. برای اهداف عملی خود می توانیم هارمونی را زبانی بدانیم که منطق و قواعد خاص خود را دارد.
درک قواعد زبان شرط لازم برای برقراری ارتباط است.
مطالب مرتبط :
بسیاری از مردم تصور می کنند که هنرها کاملاً ذهنی هستند، اما این یک ساده سازی بیش از حد است. هنری مانند موسیقی هم جنبه عینی و هم جنبه ذهنی دارد و تقسیم بین آنها به هیچ وجه همیشه سیاه و سفید نیست. قوانین ترکیب و نواختن به سمت انتهای عینی طیف است.
برخی از قوانین به صراحت نوشته شده اند، در حالی که برخی دیگر ضمنی. این قواعد چه صریح و چه ضمنی، فی نفسه عینی هستند، اما معنای آنها ذهنی است.
همچنین جنبه هایی از پخش موسیقی وجود دارد که نوعی دستور زبان را تشکیل می دهد که معمولاً یادداشت نمی شوند آهنگساز از ما انتظار دارد که به زبان “تکلم” کنیم و بین سطرها بخوانیم. ممکن است از کسی شنیده باشید که به اشتباه حرف میزند یا شاید خودتان این کار را هنگام یادگیری یک زبان خارجی انجام داده باشید.
در موسیقی، برخی از نت ها به طور طبیعی تاکید می شوند در حالی که برخی دیگر ضعیف تر هستند. برخی از نتها به گونهای که هجاها کلمات را تشکیل میدهند به دیگران متصل میشوند. اگر قرار است نوازندگی ما طبیعی به نظر برسد، باید به این زبان موسیقی مسلط باشیم.
برخی از مفسران اصرار دارند که موسیقی تاریخی فقط باید بر روی سازهای اصلی مثل پیانو اجرا شود که برای آن نوشته شده است. این نیز یک تصمیم زیباشناختی است، و به وضوح دارای تغییرات است اگرچه مسلماً این تصمیم بسیار محدودکننده است. آیا واقعاً باید نظارت کنیم که کدام سازها مجاز به نواختن کدام موسیقی هستند؟
این معادل بازخوانی های تاریخی نمایشنامه های شکسپیر است .دیگر کارگردانان تئاتر شکسپیر را مدرن می کنند و حتی برخی از آن به عنوان پایه ای برای کارهای کاملاً جدید استفاده می کنند. داستان رومئو و ژولیت را به عنوان الهام بخش نمایش موزیکال نمونه ای از یک اثر اصیل موسیقی و ادبی است.